شماره ٤٢٠: حق گوهر چيست، آب و رنگ گوهر يافتن

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
حق گوهر چيست، آب و رنگ گوهر يافتن
نيست تحسينى سخن را بهتر از دريافتن
در بساط سينه هر کس که باشد آه سرد
مى تواند در دل شب صبح را دريافتن
جستجوى عشق از افسردگان روزگار
هست در خاکستر سنجاب اخگر يافتن
از وصال کعبه در سنگ نشان آويخته است
هر که قانع گردد از دريا به گوهر يافتن
سينه خود را ز آه آتشين سوراخ کن
تا توانى ره در آن محفل چو مجمر يافتن
سينه پر داغ ما ساده است از نقش اميد
نيست ممکن آب در صحراى محشر يافتن
تا تو چون پروانه دارى دست بر آتش ز دور
از حرير شعله ممکن نيست بستر يافتن
با نصيب خويش قانع شو که نتوان بى نصيب
جرعه آبى به اقبال سکندر يافتن
عاشق يکرنگ از بيداد عشق آسوده است
دست نتوانست آتش بر سمندر يافتن
مى توان آسايش روى زمين چون بوريا
بى تکلف صائب از پهلوى لاغر يافتن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید