شماره ٤٨٠: صيد دل زين بيش با موى ميان خود مکن

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
صيد دل زين بيش با موى ميان خود مکن
کينه جوى من ستم بر ناتوان خود مکن
هر سر موى ترا دستى است در تسخير دل
باز اين تکليف با موى ميان خود مکن
کار فرمودن مروت کى بود بيمار را؟
غارت دلها به چشم ناتوان خود مکن
هر چه مى آيد به دست باد دستان، مى رود
اعتماد دل به زلف دلستان خود مکن
از خدنگ انتقام آه مظلومان بترس
اى ستمگر تکيه بر زور کمان خود مکن
تخم راز از سنگ خارا مى جهد همچون شرر
هيچ کس را محرم راز نهان خود مکن
عالمى در رهگذارت دل به کف استاده اند
از تغافل عالمى دل را زيان خود مکن
در چنين فصلى که هر خار از نزاکت چون گل است
خاطر(ي) مجروح از تيغ زبان خود مکن
گر هواى سير عالم هست صائب در سرت
پا به دامن کش، سفر از آستان خود مکن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید