شماره ٧٤٧: به تن علاقه ندارد روان ساده من

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
به تن علاقه ندارد روان ساده من
برنده است چو تيغ آب ايستاده من
مرا به شيشه کند چون سپهر مينايي؟
که خشت از سر خم کند جوش باده من
کشاکش رگ جان من اختيارى نيست
چو موج در کف دريا بود اراده من
مرا به دانش رسمى مبر ز راه، که نيست
رقم پذير چو آيينه لوح ساده من
اميد هست کند راست قد فتاده چرخ
ترحم است به طاق دل اوفتاده من
بود فضولى مهمان ز ميزبان کريم
متاب روى خود از خواهش زياده من
حريف چين جبين تو نيستم، ورنه
کمان سخت فلک ها بود کباده من
برآورم به دعا هر که حاجتى دارد
که فيض صبح دهد جبهه گشاده من
نمى توان سخن پست در کلامم يافت
فلک سوار چو عيسى بود پياده من
ز توبه سرکشى من زياده شد صائب
درنده کرد سگ نفس را قلاده من



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید