شماره ٧٧١: دل را به هم شکن که فروزان شود ز حسن

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
دل را به هم شکن که فروزان شود ز حسن
کآيينه شکسته چراغان شود ز حسن
گر تن دهد به کاوش مژگان اسير عشق
هر رخنه اى ز دل لب خندان شود ز حسن
هر سينه اى که هست در او خارخار عشق
بى منت بهار، گلستان شود ز حسن
شورابه سرشک اسيران تلخکام
شيرين چو آب چشمه حيوان شود ز حسن
سنگ ملامتى که به خونين دلان رسد
سيرابتر ز لعل بدخشان شود ز حسن
هر آه سرد کز دل عشاق سر کشد
سرسبز همچو سرو خرامان شود ز حسن
بخت سياه من چه عجب سبز اگر شود
جايى که آه، سنبل و ريحان شود ز حسن
صائب بهشت نقد که جوياى اوست خلق
مخصوص ديده اى است که حيران شود ز حسن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید