شماره ٧٨٩: در کاسه سپهر کند خاک گرد من

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
در کاسه سپهر کند خاک گرد من
رحم است بر کسى که شود هم نبرد من
در شهربند عافيت از خاکساريم
ديوار مى کشد به ره سيل گرد من
بى اختيار آب روان مى کند ز چشم
چون آفتاب ديدن رخسار زرد من
يک نقطه است اشک در مجموعه غمم
يک مصرع است آه ز ديوان درد من
گرد يتيمى از گهرم گرچه مى چکد
بر هيچ خاطرى ننشسته است گرد من
قسمت چو ابر گرد جهان مى دواندم
تا از کدام بحر بود آبخورد من
هر چند پايه تو بلند اوفتاده است
غافل مشو ز ناله گردون نورد من
نقصان نمى کند کسى از دستگيريم
پايش فرو به گنج رود پايمرد من
صائب ز مى مرا نتوان لاله رنگ ساخت
چون شعله رنگ بست بود روى زرد من



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید