شماره ٣٠٧: عالم همه داغست و ندارد اثر داغ

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
عالم همه داغست و ندارد اثر داغ
در لاله ستان نيست کسى را خبر داغ
دل قابل گل کردن اسرار جنون نيست
در زير سياهى است هنوزم سحر داغ
نقش پى خورشيد همان ظلمت شام است
از شعله سراغى ندهد جز اثر داغ
محو کف خاکستر خويشم که تب عشق
اخگر صفتم پنبه دماند از جگر داغ
عالم همه در ديده عشاق سياه است
بر دود تنيده است هجوم نظر داغ
کس ساغر تحقيق زتقليد نگيرد
تا دل بود از لاله نپرسى خبر داغ
رنگى دگر از گلشن رازم نتوان چيد
نخلى است جنون شعله بهار ثمر داغ
عمريست بحيرتکده عجز مقيمم
در نقش قدم سوخت دماغ سفر داغ
فرياد که شد عمر زنوميدى مطلب
خاکى نفشانديم جز آتش بسر داغ
از هيچ گلى بوى وفائى نشنيديم
دل داغ شد و حلقه زد آخر بدر داغ
در زنگ خوش است آئينه سوخته جانان
(بيدل) نکشى جامه ماتم زير داغ



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید