هر شب، اى ماه، کجا مى گردي؟
از من خسته جدا مى گردى
گر به ذکر تو دمى گردد دل
هيچ گرد دل ما مى گردي؟
ورق جور به کف چون خط خويش
همه در گرد بلا مى گردى
با خط خويش بگويى کامشب
گرد خورشيد چرا مى گردي؟
من کجا تا به کجا در طلبت؟
تو کجايى و کجا مى گردي؟
من دهن باز چو گل منتظرت
تو پريشان چو صبا مى گردى