شماره ٢٨٢: اى باد صبح گاهي، خه از کدام سويي؟
اى باد صبح گاهي، خه از کدام سويي؟
وى بوى مهرباني، وه از کدام بويي؟
گر چه غمت به خونم تعويذ مى نويسد
تعويذ جانت سازم، اى آيت نکويى
پنهان مشو ز دلها، آتش زن آشکارا
هر روز گرم تر کن بازار خوبرويى
خونها ز ديده سويت رفت و شبى نگفتى
کاى آب آشنايي، تو از کدام جويي؟
تو مست همچو غنچه، دل در خيال حسنت
گلبرگ من، نگويى تو در کدام بويي؟
با آن که کشته گشتم از خنجر جفايت
بوى وفات آيد، گر خاک من بگويى
اى باد، من نيارم گفتن که پاش بوسى
ليکن سلام چشمم با خاک در بگويى
چندم ز گريه بگويي، اى پندگو، که بازآ
پيکان درون سينه، خون از برون چه شويي؟
شب قصه هاى خسرو پيش که گويم، اى جان؟
با تو نگويم، اى دل، زيرا که زان اويى
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده