شماره ٣٧٦: نشدت دل که به اين دل شده مهمان آيى

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
نشدت دل که به اين دل شده مهمان آيى
کعبه دل شوى و در حرم جان آيى
اى مسيح من و جان همه آخر تا کى
يک نفس بر سر اين کشته هجران آيى
خاک آن راه همه قند مکرر گردد
بر زمينى که تو زان لب شکر افشانى آيى
چند گويى که شب آيم ز رقيبان پنهان
آفتابى تو، محالست که پنهان آيى
بخت را مانى و خسرو به ته فرمانت
بخت خسرو تو اگر در ته فرمان آيى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید