شماره ٥٣: دلت امروز به جا نيست دگر چيزى هست

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دلت امروز به جا نيست دگر چيزى هست
سنبلت را سرما نيست دگر چيزى هست
آن که ديشب به من گفت و ز بزمش راندى
از تو امروز جدا نيست دگر چيزى هست
طوطى نطق حريفان همه لال است و به کس
خلقت آئينه نما نيست دگر چيزى هست
بزم حاليست ز نا محرم و از چهره راز
خاطرت پرده گشا نيست دگر چيزى هست
سخنت با من و چشمت که سراپاست نگاه
بر من بى سرو پا نيست دگر چيزى هست
عقل گفت اين همه ناز است دگر چيزى نيست
غمزه اش گفت چرا نيست دگر چيزى هست
محتشم اين همه تلخى و ترش ابروئى
ناز آن حور لقا نيست دگر چيزى هست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید