شماره ٢٧٥: دوش گر بزمم گذر کرد آن مه مجلس فروز

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دوش گر بزمم گذر کرد آن مه مجلس فروز
روشنى بيرون نرفت از خانه من تا به روز
ديشب از شست خيالش ناوکى خوردم به خواب
روز چون شد خورد بر جانم خدنگ سينه سوز
ديدمش در خواب کاتش مى زند در خانه ام
چون شدم بيدار ديدم آه خود را خانه سوز
دوش گستاخانه زلفش را گرفتم در خيال
دستم از دهشت چو بيد امروز مى لرزد هنوز
هرکه آگاه از رموز عشق شد ديوانه گشت
محتشم گر عاقلى کس را مياموز اين رموز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید