دارم از طبع ستم خيز تو حظى و چه حظ
وز عتاب شعف آميز تو حظى و چه حظ
مى کنم با نفس آميز نگه هاى عجب
از نگاه غضب آميز تو حظى و چه حظ
آن که وى جرعه کش بزم تو بود امشب داشت
پيش اغيار به پرهيز تو حظى و چه حظ
نيم بسمل شده تيغ تغافل امروز
مى کند از نگه تيز تو حظى و چه حظ
دل که از شوق کلام تو کبابست کباب
دارد از لعل نمک ريز تو حظى و چه حظ
وقت تغيير عذارت که شد آزرده رقيب
کردم از سبزه نوخيز تو حظى و چه حظ
محتشم را که به يک موى دل آويخته اى
دارد از موى دلاويز تو حظى و چه حظ