شماره ٤٣٧: از آن پيش رقيبان مهر ورزديار من با من

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
از آن پيش رقيبان مهر ورزديار من با من
که خواهد بيش گردد کينه اغيار من با من
به اين بخت زبون و طالع پستى که من دارم
عجب گر سر در آرد سر و گل رخسار من با من
نمى دانم چه مى گويد ز بدگويان که مى گويد
به اين تلخى سخن شوخ شکر گفتار من با من
مرا کز رنجش اغيار دايم دل گران گشتى
چسان بينم که باشد سر گران دل دار من با من
دل زارم چو برد آن شوخ و شد بيگانه دانستم
که مى کرد آشنائى از پى آزار من با من
ز کيد خصم پيش يار من مقدار من کم شد
نمى دانم چه دارد خصم بى مقدار من با من
به کويش محتشم چون ره برم شبهاى تنهائى
اگر همره نباشد آه آتش بار من با من



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید