شماره ٤٣٩: گفتمش دم به دم آزار دل زار مکن

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
گفتمش دم به دم آزار دل زار مکن
گفت اگر يار مکنى شکوه ز آزار مکن
گفتمش چند توان طعنه ز اغيار شنيد
گفت از من بشنو گوش باغيار مکن
گفتم از درد دل خويش به جانم چه کنم
گفت تا جان شودت درد دل اظهار مکن
گفتم آن به که سر خويش فداى تو کنم
از ميان تيغ برآورد که زنهار مکن
گفتمش محتشم دلشده را خوار مدار
گفت خورد از پى عزت او خوار مکن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید