شماره ٤٩١: دل خود راى مرا برده گل خودروئى

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دل خود راى مرا برده گل خودروئى
ترک خنجر کش مردم کش آتش خوئى
طفل نو سلسله اى شوخ تنگ حوصله اى
شاه ديوانه و شى ماه مشوش موئى
سر و کارم به غزاليست کزاغيار مدام
مى کند روکش مردم به يک آدم روئى
ديده پرنور شود نرگس نابينا را
گر به گلشن رسد از پيرهن او بوئى
گوش بر بد سخنم کى منهى امروز اى گل
خورده بر گوش تو گويا سخن بدگوئى
چند سويت نگرم عشوه چشمى بنما
عشوه چشم نباشد گره ابروئى
عشوه غلب شده بر محتشم آرى چکند
ناتوانى چنين خصم قوى بازوئى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید