شماره ٤٩٧: اگر آگه ز اخلاص من آزرده دل گردى

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اگر آگه ز اخلاص من آزرده دل گردى
ز بيدادى که بر من کرده باشى منفعل گردى
مکن چون لاله چاکم در دل پرخون که مى ترسم
در و داغ وفاى خود به بينى و خجل گردى
دلت روشن تر از آيينه صبح است مى خواهم
که بر تحقيق مهرم يک نفس بر گرد دل گردى
چو بى جرمى به تيغ بى دريغم مى کنى بسمل
چنان کن بارى اى نامهربان کز من بحل گردى
تو اى مرغ دل از پروانه خود کم نه و بايد
که تا جانباشدت بر گرد آن شمع چه گل گردى
رقيبان چون گسستى از دلش سررشته مهرم
الهى با نصيب از وصل آن پيمان گسل گردى
اگر خواهى ز گرد غير خالى کوى آن مه را
به گردش محتشم چون باد بايد متصل گردى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید