شماره ٥٢٤: نيست پيوند گسل مرغ دل شيدائى
نيست پيوند گسل مرغ دل شيدائى
زان بت نوش دهن چون مگس از حلوائى
زانگبين است مگر فرش حريم در او
که چنين مانده در او پاى دل هرجائى
شکرستان جمال تو چنان مى خواهم
که در آنجا مگسى را نبود گنجائى
ساکنم کن به ره خويش که پر مشکل نيست
مور را درگذر شهد سکون فرسائى
بر سر خوان تو بر زهر بنان سائى به
که به شهد دگران دست و دهان آلائى
بازماند دهن طفل لبن خواره ز شوق
هرگه آيند لبان تو به شکر خائى
محتشم در صفت آرى به شکر ريزى تو
طوطى نيست درين نه قفس مينائى
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده