شماره ٥٥٠: هزارگونه متاع است ناز را به دکانش

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
هزارگونه متاع است ناز را به دکانش
نگاه گوشه چشم از متاع هاى گرانش
خطاب خود به من از اهل بزم خاسته پنهان
که نرگسش شده گويا و خامش است زبانش
هزار نکته بيان مى کند به جنبش ابرو
هزار نکته ديگر که مشکل است بيانش
حواله دل محروم من نمى شود الا
به سهو تير نگاهى که مى جهد ز کمانش
دلم که صبر و خرد برده اند بى خبر از وى
به آن دو نرگس فتان مگر که فتنه گمانش
به من که ساده دلى کاملم ملاطفت وى
تغافليست که خود نام کرده لطف نهانش
کسى چه نام کند غبن اين معامله کاورا
نگاه بر دگرانست و محتشم نگرانش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید