شماره ٥٨٥: زهى بالا بلندان سر به پيش از اعتدال تو

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
زهى بالا بلندان سر به پيش از اعتدال تو
مقوس ابروان در سجده مشگين هلال تو
همايون طايران باغ حسن از شعله حسنت
بر آتش پر زنان پروانه شمع جمال تو
زليخا بر تلف گرديدن اوقات خود گريد
به روز حشر اگر بيند رخ فرخنده فال تو
ز دل کردم برون بهر نزولت جمله خوبان را
که دارد با جدائى خوى مشتاق جمال تو
حريف بزم وصلم ليک کلفت ناکم از ساقى
که با غيرم مساوى مى دهد جام وصال تو
درين باغند عالى شاخها بى حد چه سود اما
که محروم است از پرواز مرغ بسته بال تو
ز غيرت در حريم حرمت او محتشم دارى
حسد بر حال محرومان مبادا کس به حال تو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید