دفتر دوم از مثنوی

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
آن يکى مي‌رفت در مسجد درون
مردم از مسجد همي‌آمد برون
گشت پرسان که جماعت را چه بود
که ز مسجد مى برون آيند زود
آن يکى گفتش که پيغامبر نماز
با جماعت کرد و فارغ شد ز راز
تو کجا در مي‌روى اى مرد خام
چونک پيغامبر بدادست السلام
گفت آه و دود از آن اه شد برون
آه او مي‌داد از دل بوى خون
آن يکى گفتا بده آن آه را
وين نماز من ترا بادا عطا
گفت دادم آه و پذرفتم نماز
او ستد آن آه را با صد نياز
شب بخواب اندر بگفتش هاتفى
که خريدى آب حيوان و شفا
حرمت اين اختيار و اين دخول
شد نماز جمله‌ى خلقان قبول



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید