دفتر سیم از کتاب مثنوی

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
اين بدان ماند که خرگوشى بگفت
من رسول ماهم و با ماه جفت
کز رمه‌ى پيلان بر آن چشمه‌ى زلال
جمله نخجيران بدند اندر وبال
جمله محروم و ز خوف از چشمه دور
حيله‌اى کردند چون کم بود زور
از سر که بانگ زد خرگوش زال
سوى پيلان در شب غره‌ى هلال
که بيا رابع عشر اى شاه‌پيل
تا درون چشمه يابى اين دليل
شاه‌پيلا من رسولم پيش بيست
بر رسولان بند و زجر و خشم نيست
ماه مي‌گويد که اى پيلان رويد
چشمه آن ماست زين يکسو شويد
ورنه منتان کور گردانم ستم
گفتم از گردن برون انداختم
ترک اين چشمه بگوييد و رويد
تا ز زخم تيغ مه آمن شويد
نک نشان آنست کاندر چشمه ماه
مضطرب گردد ز پيل آب‌خواه
آن فلان شب حاضر آ اى شاه‌پيل
تا درون چشمه يابى زين دليل
چونک هفت و هشت از مه بگذريد
شاه‌پيل آمد ز چشمه مي‌چريد
چونک زد خرطوم پيل آن شب درآب
مضطرب شد آب ومه کرد اضطراب
پيل باور کرد از وى آن خطاب
چون درون چشمه مه کرد اضطراب
مانه زان پيلان گوليم اى گروه
که اضطراب ماه آردمان شکوه
انبيا گفتند آوه پند جان
سخت‌تر کرد اى سفيهان بندتان



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید