دفتر پنجم از کتاب مولانا قدس الله سره

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
مير گفت او کيست کو سنگى زند
بر سبوى ما سبو را بشکند
چون گذر سازد ز کويم شير نر
ترس ترسان بگذرد با صد حذر
بنده‌ى ما را چرا آزرد دل
کرد ما را پيش مهمانان خجل
شربتى که به ز خون اوست ريخت
اين زمان هم‌چون زنان از ما گريخت
ليک جان از دست من او کى برد
گير هم‌چون مرغ بالا بر پرد
تير قهر خويش بر پرش زنم
پر و بال مردريگش بر کنم
گر رود در سنگ سخت از کوششم
از دل سنگش کنون بيرون کشم
من برانم بر تن او ضربتى
که بود قوادکان را عبرتى
با همه سالوس با ما نيز هم
داد او و صد چو او اين دم دهم
خشم خون‌خوارش شده بد سرکشى
از دهانش مى بر آمد آتشى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید