شماره ١٥٧: شد گرفتارى فزون در روزگار خط مرا

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
شد گرفتارى فزون در روزگار خط مرا
خاک دامنگير شد آخر غبار خط مرا
خط آزادى طمع زان خط مشکين داشتم
ابجد مشق جنون شد نوبهار خط مرا
گوهر شهوار را گرد يتيمى کيمياست
نيست بر خاطر غبار از رهگذار خط مرا
آنچنان کز سرمه گيرد روشنايى ديده ها
مى شود آيينه روشن از غبار خط مرا
چون قلم از هستى من هست تا بندى به جا
نيست آزادى ز دام دل شکار خط مرا
زشت مى آيم به چشم خويش از بى جوهرى
در جگر روزى که نبود خارخار خط مرا
سر نمى پيچم ز خط، تيغم اگر بر سر نهند
چون قلم تا چاک دل شد رازدار خط مرا
دوربينان از دعا دارند بر آمين نظر
در کمند زلف دارد انتظار خط مرا
نيست صائب بردم جان بخش عيسى چشم من
زنده مى دارد نسيم مشکبار خط مرا



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید