شماره ٤٧٨: هر که هست، از مى ديدار تو مست است اينجا

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
هر که هست، از مى ديدار تو مست است اينجا
ذره را ساغر خورشيد به دست است اينجا
مگذر از پاى خم مى که ره دور بهشت
از ره بى خبرى دست به دست است اينجا
راه پر سنگ خطر، شيشه دل ها نازک
جرس قافله آواز شکست است اينجا
نرسد زير فلک همت عالى جايى
هر که جايى رسد، از همت پست است اينجا
هر صدايى که به گوشش رسد از جاى رود
بس که جان گوش بر آواز الست است اينجا
زير گردون حبابي، ز سليمان تا مور
هر که را مى نگرم باد به دست است اينجا
مى زند سينه به دريا ز تهيدستي، موج
ماهى از فلس گرفتار به شست است اينجا
بعد ازين بر در مستى و جنون زن صائب
که خوشى قسمت ديوانه و مست است اينجا



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید