شماره ٤٨٠: مستى و بى خبرى رتبه عام است اينجا

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
مستى و بى خبرى رتبه عام است اينجا
ابجد تازه سوادان خط جام است اينجا
از سفر کردن ظاهر، نشود کار تمام
هر که در خويش سفر کرد تمام است اينجا
نشود جمع، زبان آورى و سوختگى
سخن از شمع مگوييد که خام است اينجا
سخن عشق چو آيد به ميان خامش باش
لب گشودن به تکلم لب بام است اينجا
عارفان تلخ لب خود به شکايت نکنند
کجروى هاى فلک گردش جام است اينجا
تلخکامى نبود در شکرستان وصال
نامه آور نگه و بوسه پيام است اينجا
صيد خود گوشه نشينان به توجه گيرند
ديده منتظران حلقه دام است اينجا
به غم اين يک دو نفس را گذراندن ستم است
خنده صبح به دلگيرى شام است اينجا
ذره تا مهر ندارند درين بزم قرار
بنما خاطر آسوده کدام است اينجا
در غم آباد فلک رخنه آزادى نيست
چشم تا کار کند حلقه دام است اينجا
پاى در خلوت ما از در عادت مگذار
در دل باز چو شد وقت سلام است اينجا
زلف را شانه زد، اى بال فشانان چمن
زود خود را برسانيد که دام است اينجا!
نيست مقبول دل عشق، پسنديده عقل
هر که آدم بود آنجا، دد و دام است اينجا
تا در آتشکده دل نگدازى صائب
دعوى پختگى انديشه خام است اينجا



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید