شماره ٥٧٥: به مجلسى که کشى از نقاب بند آنجا

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
به مجلسى که کشى از نقاب بند آنجا
ستاره سوخته اى نيست جز سپند آنجا
اسير بوالعجبى هاى وادى عشقم
که صيد دام نهد در ره کمند آنجا
به کشورى که شکر خنده ات گشايد بار
دگر سفيد نگردد ز شرم قند آنجا
(به خنده لب مگشا پيش قهرمان فلک
که خون خورد ز شفق صبح هرزه خند آنجا)
هلاک چاشنى کنج آن لبم صائب
که مانده همچو مگس شهد پاى بند آنجا)



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید