شماره ٧٥٧: اى جبهه تو آينه سرنوشت ما

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
اى جبهه تو آينه سرنوشت ما
روشن چو آفتاب به تو خوب و زشت ما
در پله نشيب به قارون برابرست
ميزان ز بس گرانى اعمال زشت ما
ما را به شکوه تنگى عالم نياورد
خلق گشاده است فضاى بهشت ما
از آب خضر دانه ما سبز گشته است
دست آزماى برق فنا نيست کشت ما
با آب شور کعبه نگرديم هم نمک
تا يک دم آب تلخ بود در کنشت ما
چون آفتاب اگر سر ما بگذرد ز چرخ
افتادگى برون نرود از سرشت ما
اى ابر رحمت اين همه استادگى چرا؟
وقت است برق ريشه دواند به کشت ما
نور و صفا در آب و گل ما سرشته اند
بر روى آفتاب کشد تيغ، خشت ما
صائب کشيد شعله ز دل داغ تازه اى
گل کرد شمع لاله ز دامان کشت ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید