شماره ٤٣

غزلستان :: عرفی شیرازی :: مثنوی

افزودن به مورد علاقه ها
کسى که بر اثر مدعاى خويشتن است
کشيده تيغ ستم در قفاى خويشتن است
کسى که مايه امکان و شان مطلب ديد
اگر ملول نشيند بجاى خويشتن است
چنان زفيض قناعت بعيش مشغولم
که نفس کام طلب در غذاى خويشتن است
هزار معجزه بنمود عشق و عقل جهول
هنوز امت انديشهاى خويشتن است
عديل فطرت عرفست همت ساقى
که حاتم دگران و گداى خويشتن است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید