شماره ١١٤

غزلستان :: عرفی شیرازی :: مثنوی

افزودن به مورد علاقه ها
باز آى تا بذوق الم آشنا شويم
با شيشه وزسنگ بهم آشنا شويم
صد بحث غم بيکدرم داغ ميخرند
زين ننگ با معامله کم آشنا شويم
راز محبتيم زما گوش و لب تهيست
حاشا که ما بلوح و قلم آشنا شويم
بايد کشيد خون شهيدان سبوسبو
تا اندکى بذوق عدم آشنا شويم
گفتى براه کعبه کنند آشنا قدم
اول رهى که با قدم آشنا شويم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید