شماره ١٤٣

غزلستان :: عرفی شیرازی :: مثنوی

افزودن به مورد علاقه ها
برديم ز کويش دم سردى وگذشتيم
سودى بران در رخ زردى وگذشتيم
ياران بستادند که اين جلوه گه کيست
ما سرمه گرفتيم ز گردى وگذشتيم
هرگه که ره ما بيکى راه رو افتاد
ديديم چو خود بيهده گردى و گذشتيم
چون باد صبا روى بهر سو که نهاديم
چيديم غبار ره مردى و گذشتيم
آن درد که پاى دل ما داشت بزنجير
گفتيم بديوانه فردى وگذشتيم
هر گه که گذار من و عرفى بهم افتاد
داديم بهم تحفه دردى وگذشتيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید