شماره ١٥٤

غزلستان :: عرفی شیرازی :: مثنوی

افزودن به مورد علاقه ها
بيار شيشه مى بر گل و کلاه فشان
فروغ مى بگريبان مهر و ماه فشان
زباغ همت ما زهر خند مى رويد
بدست ماه بچين و بر وى جاه فشان
مجاوران حرم را در آستانه عشق
غبار ناصيه آشوب بر جباه فشان
و گر بمشهد عشق آستين فشان آئى
سر قصب بفشان و بخاک راه فشان
بسوز گريه من اى بهشت بر در وصل
که مشت شبنم و برگ گلاب شاه فشان
کرشمه که نگيرم بجيب حسن آرام
بسوز پرده و در دامن نگاه فشان
دميد صبح فنا ديده باز کن عرفى
بسوز دامن دود و بصبحگاه فشان



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید