شماره ١٣٦: کى گره باز از دل من باده گلگون کند؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
کى گره باز از دل من باده گلگون کند؟
نى مگر دست نوازش ز آستين بيرون کند
خارخارى هر که را در دل بود چون گردباد
ريشه هيهات است محکم در دل هامون کند
چشم پوشيدن زدنيا بر خسيسان مشکل است
نيست ممکن کاسه خود را گدا وارون کند
سالها مى بايدش زد غوطه در درياى خون
هر سبکدستى که خار از پاى ما بيرون کند
گردد از چين جبين حرص طمعکاران زياد
پيچ و تاب تشنه را موج سراب افزون کند
کو تهى دست درازش را بود در آستين
هر که مى خواهد به احسان خلق را ممنون کند
نيست ممکن تشنه را سيراب سازد آب تلخ
تا خط ظالم چها با آن لب ميگون کند
مى دهد روزى به ارباب قناعت بى طلب
آن که خاک بسته لب را طعمه از قارون کند
گوشه گيرانند ايمن از غبار حادثات
آب گوهر را کجا سيلاب ديگرگون کند؟
مى کند در خانه گلگشت خيابان بهشت
هر که صائب مى تواند مصرعى موزون کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید