شماره ٢٢٣: دوش بزم از شور ما يک سينه پرجوش بود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
دوش بزم از شور ما يک سينه پرجوش بود
تلخى مى محو در گلبانگ نوشانوش بود
نرگس مخمور خون عقل در پيمانه داشت
جلوه مستانه سيلاب متاع هوش بود
گرچه دامن مى کشيد از سايه خود سرو او
باغ بر گل تنگ از خميازه آغوش بود
بر نمى آمد صدا از هيچ کس غير از سپند
شمع مجلس با زبان آتشين خاموش بود
تيره بختى همچو داغ لاله در خون مى تپيد
از فروغ مى در و ديوار اطلس پوش بود
در قفس تيغ زبان ما برآمد از نيام
شعله آواز ما در گلستان خس پوش بود
گلشن از خاموشى ما پرده تصوير شد
خون گل از شعله آواز ما در جوش بود
هيچ کس را صائب از اهل سخن روزى نشد
آنچه از اسباب عشرت قسمت ما دوش بود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید