شماره ٢٤٥: مفلس از بزم شراب ما توانگر مى رود
مفلس از بزم شراب ما توانگر مى رود
ابر اينجا تا کمر در آب گوهر مى رود
چشم ما در حشر خواهد داد شکر خواب داد
تلخى بادام ما از شور محشر مى رود
عشق را با صبر و طاقت جمع کردن مشکل است
کشتى طوفانى ما خوش بلنگر مى رود
تا گشودى چاک پيراهن، ز دست انداز رشک
چاک در پيراهن يوسف سراسر مى رود
نيستم ممنون مرغ نامه بر يک رشته تاب
نامه من بال بر بال کبوتر مى رود
در شبستانى که ما رنگ محبت ريختيم
شمع بيتابانه از دنبال صرصر مى رود
معنى پيچيده صائب در زمان ما نماند
برق تيغ ما به خون زلف جوهر مى رود
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده