شماره ٤٤٨: دل من بيقرار از شعله آواز مى گردد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
دل من بيقرار از شعله آواز مى گردد
سپند من ازين آتش سبک پرواز مى گردد
زدست رد نتابد رو طلبکار قبول حق
که موج از سيلى ساحل به دريا باز مى گردد
دل ما را نواى مطربان در وجد مى آرد
کباب ما به بال شعله آواز مى گردد
ورق گردانى عمر زليخا نامه اى دارد
که انجام محبت خوشتر از آغاز مى گردد
به دست آرزو هر کس دهد مجموعه دل را
چو اوراق خزان بازيچه پرواز مى گردد
غبار تن نگيرد دامن دلهاى قدسى را
قفس بر مرغ وحشى شهپر پرواز مى گردد
صفاى باطن از دل مى زدايد علم ظاهر را
که پنهان جوهر آيينه از پرداز مى گردد
حذر مى کردم از خال و خط خوبان، ندانستم
که مرغ زيرک آخر قسمت شهباز مى گردد
درافشاى محبت نيست جرمى عشقبازان را
صدف آب از فروغ گوهر اين راز مى گردد
زباغ افزون گل از منع تماشا مى توان چيدن
تماشايى عبث محروم ازين در باز مى گردد
به اندک روزگارى مى گشايد شهپر شهرت
به صائب هر نواسنجى که هم پرواز مى گردد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید