شماره ٦٣٦: خوشا افتاده اى کز خاک ره چالاک برخيزد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
خوشا افتاده اى کز خاک ره چالاک برخيزد
کند در خاک دشمن را و خود از خاک برخيزد
گناه ما غبار خاطر رحمت نمى گردد
فروغ مهر از درياى پرخون پاک برخيزد
مباد از نشأه مى سرخ رويى مى پرستى را
که در ايام بى برگى زپاى تاک برخيزد
(چراغ ديده عشاق وقتى مى شود روشن
که دود خط از ان رخسار آتشناک برخيزد)
ندارد اعتبار خاک، خون مشک در زلفش
به يک سودا درين بازار باد از خاک برخيزد
ندارد حاصلى جز قبض خاطر خاک اصفاهان
نباشد بسط در خاکى کز او ترياک برخيزد
مجو درک سخن از خام طبعان جهان صائب
که از خاکستر دل شعله ادراک برخيزد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید