شماره ٧٠: مى شود روشن چراغ از چهره رنگين تو

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
مى شود روشن چراغ از چهره رنگين تو
بيمى از کشتن ندارد شمع بر بالين تو
مور هيهات است بيرون آيد از درياى شهد
سبزه خط چون برآمد از لب شيرين تو؟
جاى سيلى نقش بندد بر عذار نازکت
دامن گل همچو شبنم گر شود بالين تو
بر فلک از هاله آغوش گردد جاى تنگ
بدر گردد از سوارى چون هلال زين تو
گر چه مسطر مانع از جولان نگردد خامه را
خشک مى گردد نگاه از جبهه پرچين تو
عاجز از نشو و نما گشته است چون رگهاى سنگ
سبزه اميد ما از پله تمکين تو
مور از اقبال سليمان مى شود شيرين سخن
بال شهرت مى دهد گفتار را تحسين تو
رتبه فکر ترا صائب عروج ديگرست
مى کند تحسين خود هر کس کند تحسين تو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید