شماره ١٦٢: از سر عشاق در زير فلک سامان مخواه

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
از سر عشاق در زير فلک سامان مخواه
اختيار از گوى عاجز در خم چوگان مخواه
از جهان بى وفا با تلخرويى صلح کن
نقش يوسف بر درو ديوار اين زندان مخواه
صددرستى شيشه گر را در شکست شيشه هست
گر دلت را عشق برهم بشکند تاوان مخواه
مرگ بى منت گواراتر ز آب زندگى است
زينهار از آب حيوان عمر جاويدان مخواه
خانه آباد پيش پاى سيل افتاده است
خاطر معمور جز در خانه ويران مخواه
جز جواب خشک، موجى نيست در بحر سراب
مد احسان زينهار از دفتر دوران مخواه
نيست بحر نعمت بى خواهش حق را کنار
چون صدف گر لب گشايى هيچ جز دندان مخواه
شرم دار از حق، مبر صائب نياز خود به خلق
بر سر خوان سليمان دانه از موران مخواه



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید