شماره ٢٨٠: دل چه افتاده است در اين خاکدان بندد کسي؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
دل چه افتاده است در اين خاکدان بندد کسي؟
در تنور سرد از بهر چه نان بندد کسي؟
پاى خواب آلود منزل را نمى بيند به خواب
با زمين گيرى چه طرف از آسمان بندد کسي؟
با قد خم گشته راه عشق رفتن مشکل است
در جوانى به که اين زه بر کمان بندد کسى
تا به چند از سادگى بر کشتى جسم گران
هر نفس لنگر به جاى بادبان بندد کسي؟
در گلستانى که رويد دام چون سنبل ز خاک
به که بر شاخ بلندى آشيان بندد کسى
اين بيابان را به تنهايى بريدن مشکل است
چون جرس خود را مگر بر کاروان بندد کسى
از نزول درد و غم اظهار دلگيرى خطاست
حيف باشد در به روى ميهمان بندد کسى
چون قفس در هر رگم چاکى سراسر مى رود
دست عشق لاابالى را چسان بندد کسي؟
راه امن بيخودى را کاروان در کار نيست
دل چرا صائب به اين افسردگان بندد کسي؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید