شماره ٢٩٢: تابش برق و حيات مختصر باشد يکى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
تابش برق و حيات مختصر باشد يکى
جلوه آغاز و انجام شرر باشد يکى
تلخى و شيرينى عالم به هم آميخته است
نوش و نيش اين جهان مختصر باشد يکى
در قناعت مى شود هر ناگوارى خوشگوار
خاک پيش مور قانع با شکر باشد يکى
دولت بيدار کوته ديدگان روزگار
با گرانخوابى به ميزان نظر باشد يکى
خاکيان بى بصيرت بر زمين چسبيده اند
پيش طفلان مهره گل با گهر باشد يکى
با توکل فکر زاد راه کافر نعمتى است
توشه و زنار ما را بر کمر باشد يکى
هر چه از اندازه بيرون رفت دل را مى گزد
خون فاسد در بدن با نيشتر باشد يکى
از گرانبارى است کشتى را ز هر موجى خطر
ورنه بر کف ساحل و موج خطر باشد يکى
نيست از نازک خيالى قسمتم جز پيچ و تاب
رشته جان من و موى کمر باشد يکى
آخرت را جمع نتوان کرد با دنياى دون
خوشه را نشنيده اى صائب که سر باشد يکي؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید