شماره ٧٢: پشت بر روزگار بايد کرد

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
پشت بر روزگار بايد کرد
روى در روى يار بايد کرد
چون ز رخسار پرده برگيرد
در دمش جان نثار بايد کرد
پيش شمع رخش چو پروانه
سوختن اختيار بايد کرد
از پى يک نظاره بر در او
سال ها انتظار بايد کرد
تا کند يار روى در رويت
دلت آيينه وار بايد کرد
تات در بوته زار بگدازد
قلب خود را عيار بايد کرد
تا نهد بر سرت عزيزى پاى
خويش، چون خاک خوار بايد کرد
ور تو خود را ز خاک به دانى
خود تو را سنگساز بايد کرد
تا دهى بوسه بر کف پايش
خويشتن را غبار بايد کرد
دشمنى کت ز دوست وا دارد
زودت از وى فرار بايد کرد
ور ز چشمت نهان بود دشمن
پس دو چشمت چهار بايد کرد
دشمن خود تويي، چو در نگرى
با خودت کارزار بايد کرد
چون عراقى ز دست خود فرياد
هر دمت صدهزار بايد کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید