شماره ٧٥: روى ننمود يار چتوان کرد

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
روى ننمود يار چتوان کرد
نيست تدبير کار، چتوان کرد؟
بر درش هر چه داشتم بردم
نپذيرفت يار، چتوان کرد؟
از گل روى يار قسم دلم
نيست جز خارخار، چتوان کرد؟
بوده ام بر درش عزيز بسى
گشتم اين لحظه خوار، چتوان کرد؟
بر مراد دلم نمى گردد
گردش روزگار چتوان کرد؟
غم بسيار هست و نيست دريغ،
با غمم غمگسار چتوان کرد؟
از پى صيد دل نهادم دام
لاغر آمد شکار، چتوان کرد؟
چند باشي، عراقي، از پس دل
درهم و سوکوار، چتوان کرد؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید