شماره ١٠٢: باز دلم عيش و طرب مى کند

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
باز دلم عيش و طرب مى کند
هيچ ندانم چه سبب مى کند؟
از مى عشق تو مگر مست شد
کين همه شادى و طرب مى کند؟
تا سر زلف تو پريشان بديد
شيفته شد ، شور و شغب مى کند
تا دل من در سر زلف تو شد
عيش همه در دل شب مى کند
برد به بازى دل جمله جهان
زلف تو بازى چه عجب مى کند؟
طره طرار تو کرد آن چه کرد
فتنه نگر باز که لب مى کند
مى برد از من دل و گويد به طنز:
باز فلانى چه طلب مى کند؟
از لب لعلش چه عجب گر مرا
آرزوى قند و طرب مى کند
گر طلبد بوسه، عراقى مرنج،
گرچه همه ترک ادب مى کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید