شماره ١٥٣: مبند، اى دل، بجز در يار خود دل

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
مبند، اى دل، بجز در يار خود دل
اميد از هر که دارى جمله بگسل
ز منزلگاه دونان رخت بربند
وراى هر دو عالم جوى منزل
برون کن از درون سوداى گيتى
ازين سودا بجز سودا چه حاصل؟
منه دل بر چنين محنت سرايى
که هرگز زو نيابى راحت دل
دل از جان و جهان بردار کلى
نخست آنگه قدم زن در مراحل
که راهى بس خطرناک است و تاريک
که کارى سخت دشوار است و مشکل
نمى بينى چو روى دوست، بارى
حجابى پيش روى خود فروهل
ز شوق او تپان مى باش پيوست
ميان خاک و خون، چون مرغ بسمل
چو روى حق نبينى ديده بر دوز
نبايد ديد، باري، روى باطل
تو هم بربند بار خود از آنجا
که همراهانت بربستند محمل
قدم بر فرق عالم نه، عراقي،
نمانى تا درينجا پاى در گل



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید