شماره ١٦٤: کجايي؟اى ز جان خوشتر ، شبت خوش باد ، من رفتم

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
کجايي؟اى ز جان خوشتر ، شبت خوش باد ، من رفتم
بيا در من خوشى بنگر، شبت خوش باد من رفتم
نگارا، بر سر کويت دلم را هيچ اگر بينى
ز من دلخسته ياد آور، شبت خوش باد من رفتم
ز من چون مهر بگسستي، خوشى در خانه بنشستى
مرا بگذاشتى بر در، شبت خوش باد من رفتم
تو با عيش و طرب خوش باش، من با ناله و زارى
مرا کان نيست اين بهتر، شبت خوش باد من رفتم
مرا چون روزگار بد ز وصل تو جدا افکند
بماندم عاجز و مضطر، شبت خوش باد من رفتم
بماندم واله و حيران ميان خاک و خون غلتان
دو لب خشک و دو ديده تر ، شبت خوش باد من رفتم
منم امروز بيچاره، ز خان و مانم آواره
نه دل در دست و نه دلبر، شبت خوش باد من رفتم
مرا گويى که: اى عاشق، نه اى وصل مرا لايق
تو را چون نيستم در خور، شبت خوش باد من رفتم
همى گفتم که: ناگاهي، بميرم در غم عشقت
نکردى گفت من باور، شبت خوش باد من رفتم
عراقى مى سپارد جان و مى گويد ز درد دل:
کجايي؟اى ز جان خوشتر ، شبت خوش باد من رفتم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید