شماره ٢١٨: ماهرويا، رخ ز من پنهان مکن

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ماهرويا، رخ ز من پنهان مکن
چشم من از هجر خود گريان مکن
ز آرزوى روى خود زارم مدار
از فراق خود مرا بى جان مکن
از من مسکين مبر يک بارگى
من ندارم طاقت هجران، مکن
بى کسى را بى دل و بى جان مدار
مفلسى را بى سر و سامان مکن
گر گناهى کرده ام از من مدان
خويشتن را گو، مرا تاوان مکن
هر چه آن کس در جهان با کس نکرد
با من بيچاره هر دم آن مکن
با عراقى غريب خسته دل
هر چه از جور و جفا بتوان مکن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید