شماره ٢٤٣: اى يار، مکن، بر من بى يار ببخشاى

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى يار، مکن، بر من بى يار ببخشاى
جانم به لب آمد ز تو، زنهار ببخشاى
در کار من غمزده اى دوست نظر کن
بر جان من دلشده اى يار، ببخشاى
زان پيش که از حسرت روى تو بميرم
بس دور بماندم ز تو بيمار، ببخشاى
اينک به اميدى به درت آمده ام باز
اين بار مکن همچو دگربار، ببخشاى
مرغ دل من بى پر و بى بال بمانده است
در دام فراق تو نگونسار، ببخشاى
آن رفت که آمد ز من دلشده کارى
اکنون که فرو مانده ام از کار، ببخشاى
از کرد عراقى خجل و خوار بماندم
مگذار چنينم خجل و خوار، ببخشاى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید