شماره ٢٥٤: چه کردم؟ دلبرا، از من چه ديدي؟

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
چه کردم؟ دلبرا، از من چه ديدي؟
که کلى از من مسکين رميدى
چه افتادت که از من سير گشتي؟
چرا يک بارگى از من بريدي؟
من از عشقت گريبان چاک کردم
تو خوش خوش دامن از من در کشيدى
نگويى تا چه بد کرد بجايت؟
که روى نيکو از من در کشيدى
بسى گفتم که: مشنو گفت دشمن
على رغم من مسکين شنيدى
اگر کام تو دشمن کاميم بود
به کام خويشتن، باري، رسيدى
چرا کردى به کام دشمنانم؟
نگويى تا: درين معنى چه ديدي؟
به تير غمزه جان و دل چه دوزي؟
که از رخ پرده صبرم دريدى
نچيده يک گل از بستان شادى
ز غم صد خار در جانم خليدى
مکن آزاد مفروشم، اگر چه
به خوبى صد چو من بنده خريدى
گزيدى هر کسى را بهر کارى
عراقى را ز بهر غم گزيدى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید