شماره ٧٤: زان نشه که قلقل بلب شيشه دواند

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
زان نشه که قلقل بلب شيشه دواند
صد رنگ صرير قلمم ريشه دواند
چونشمع اگر سوخت سر و برگ نگاهم
خاکستر من شعله در انديشه دواند
از عشق و هوس چاره ندارم چه توان کرد
سعى نفس است اين که بهر پيشه دواند
خار و خس اوهام گرفته است جهان را
کو برق که يک ريشه درين بيشه دواند
در ساز وفا ناخن تدبير دگر نيست
فرهاد همان بر سر خود تيشه دواند
آنجا که خيالت چمن آرى حضور است
مژگان بصد انداز نگه ريشه دواند
در بزم تو شمعى بگداز آمده وقت است
رنگى بر خم غيرت هم پيشه دواند
محو است بخاموشى مستان نگاهت
شوريکه نفس در نفس شيشه دواند
(بيدل) گهر نظم کسى راست که امروز
در بحر غزل زورق انديشه دواند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید