شماره ١٥٢: ضعيفيها بيان عجز طاقت برنميدارد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
ضعيفيها بيان عجز طاقت برنميدارد
سجود مشت خاک اظهار طاعت برنميدارد
طرف عشق است غير از ترک هستى نيست تدبيرى
که شمشير از حريف خود سلامت برنميدارد
بذوق گفتگو بر هم مزن هنگامه تمکين
که کوه از ناله غير از ننگ خفت برنميدارد
دليل ترک اسبابم مباش اى ذوق آزادى
نگاه بيدماغان ناز عبرت برنميدارد
مگر چون نقش پا با خاک محشورم کنى ورنه
سرافتاده ئى دارم که خجلت برنميدارد
گل بيتابيم چندان نزاکت پرور است امشب
که گر آئينه گردد رنگ حيرت برنميدارد
سفيه انگار منعم را که سائل بر در جودش
ندارد بار تا گرد مذلت برنميدارد
زسار سرکشيها عجز پيما ناله ئى دارم
که گر طوفان کند جز دست حاجت برنميدارد
امل را چند سازى کاروان سالار خواهشها
نفس خود محملت بيش از دو ساعت برنميدارد
نمى ارزد بتصديع نگه جنس تماشائى
دو عالم يکمژه با راست همت برنميدارد
بياواز شرارم يک نگه فرصت غنيمت دان
که شرم انتظارم برق مهلت برنميدارد
برنگ رسم پردازان تکلف ميکنم (بيدل)
وگرنه معنى الفت عبارت بر نميدارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید